سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*چند بار به خودم گفتم بشر وقتی می بینی  خط بنزین نزدیک هشدا رهست هی توهم نزن میرسه حالا رفت رو برم تو راه یکجا میزنم و ااین حرفا 

تا حالا 100 بار به پیسی خوردم !

توی اضطراب شدید که نکنه بنزینم تموم بشه و وسط راه بمونم و این حرفا بعد 100 اتفاق بعدش که توی ذهنم مرور میشه !

یک شنبه پسر خالم مرخص شده بود و به خاطر عمل آپاندیسش اومده بود توی خونه و شب من و مامان برای شام رفتیم اون طرف تهران خونه خالم ما این طرفیم و اونها کاملا اونطرف !

حالا بنزین کم بود از جلوی پمپ نزدیک خونمون رد شدیم  خیلی شلوغ بود و گرم بود وسوسه شدم تو راه پمپ بنزین هست !

ولی بود اما سرعتم توی بزرگراه زیاد بوود ردش کردم رسیدیم خونه خاله ولی برای موقع برگشتن نگران بودم .................

موقع برگشتن خالم آدرس داد که فلان جا نزدیک هست برو بزن و اینقد بد آدرس داد من که نگرفتم !

و با مامانم ترجیح دادم یک جایی که حدودا بلدیم بریم اونجا اما خوب چراغ بنزین ماشین روشن شد و من ترسیدم و خدا خواست و با صلوات های زیر لب من یک پمپ بنزین پیدا کردیم !

اما 206 پشتم بود راستش یک لحظه زدم روی ترمز ...باید انتخاب می کردم از پشت یارو بهم بزنه یا بنزین تموم کنم اما ترجیح دادم بهم بزنه تا ضایع شم و بنزین تموم کنم !

و خدا رو شکر با یک بوق جانانه که نثارم کرد رفت ....

40 لیتر زدم و خیالم راحت شد !

*یاد گرفتم روی پای خودم باشم اولین بار پمپ بنزین خودم بنزین زدم احساس می کنم یارو توقع داره بهش انعام بدم و بنزین بزنه برام ولییییییییییییییییی من نمی خوام باید خودم بزنم اصلا هم برام مهم نیست 

یارو چی میگه !

من باید خودم بنزین بزنم دوست دارم تنهایی برم پمپ بنزین تا چشم اون مرد سالارهایی که میگن زن باید کهنه بچه بششوره و حق نداره پشت رول بشینه در بیاد !

از نگاه های بعضی آدما متنفرم انگاری هنوز جا نیافتاده زن بره بنزین بزنه هنوز تو عصر پارینه سنگی هستن توی ماشین که چشمشون در میاد جالبه بعضی زن ها شون هم کنارشون تا میبینن زن پیاده 

شد بنزین زد خودشون رو جمع می کنن یک قیافه میان !

بعدش من همیشه با خودم عهد کردم خودم بنزین بزنم نه پول اضافه دارم برام بنزین بزنن نه کلاس می دونم این قضیه رو !!!

خلاصه من باید خودم بنزین بزنم به درک هر جور میخوان نگاه کنن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

*نکته بعدی در مورد پسر خالم که فکر میکنه چون زور داره باید با همه درگیر بشه خیلی سر به هواست و 15 سالش و توی غرور جوونی هیکل درشتی داره که هرکس می بینه فکر میکنه 30 سالشه

زورشم زیاده و ورزشکار اما ایرادش اینه خیلی لوس و بی ادب بار اومده و فکر می کنه  همش باید با دیگران درگیر بشه !

مظلوم رو میزنه و و مثل اینکه اونروز که آپاندیسش عود کرده بود با یک شخص مذهبی درگیر شده بود !

گرفته بود یک پسر مذهبی رو جلوی زن و بچش زده بود و ....

بشر انگار با عالم و آدم مشکل داره چندین بار بهش اشاره کردم تشیفتو ببر خارج با همه مشکل داره مخصوصا با .....

بماند من سیاسی نیستم اما اون دیوونه است !

خدا هدایتش کنه خالم وقتی این پسر میره بیرون تنش میلرزه میگه نکنه الان دعوا کنه !

و این حرفا....

چند وقته پیش بابای دوستش رو با کمربند زده بود تا این حده این بچه^_^ بابای پسره هم مذهبی اینا نبوده یعنی کلا این پسر خود درگیری با جامعه داره !!خخخ

خیلی خیلی هم باهوشه و به نظر من از هوش زیادش که میخواد با زور خودنمایی کنه !

نمیدونه آدم باید با خوبی و علم و ایمان به خدا بدرخشه نه با زورگویی !!و بی ادبی !!!

*نمرم شده 67 نه 61 !

 

از دستش .. عکس ..........

بخیه جناب پسر خاله !!!!انسانم آرزوووووووووووووست !

 

 

 

فعلا

 

 

 

 


نوشته شده توسط .... 94/6/1:: 1:59 صبح     |     () نظر

امتحان ساعت 2 روز پنج شنبه بود .از 2 روز قبل شروع کردم به خوند و یک روز قبل بریدم و بی خیال شدم ....

دکتر گ نبود برای کاری رفته بود سفر ولی دکتر ا  بود و اون یک سی دی با 4 مجموعه سوالی داد و گفته بود که از این مجموعه سوال توی امتحان می یاد و من نمی دونستم دقیقا و کپی شده آزمون 2

اون سی دی میاد البته به بچه ها گفته بود ولی من گفتم آیا امتحان حفظی خوب است اگر حفظ کرده بودم 100 می شدم از 100 نه 61 از 100 ...

یعنی آقا علنی گفته بود این ها رو بخونید این ها سواله و همین ها میاد و همینا سوال جواب رو حفظ کنید همین !

سوالات برای 2009 سیه نا بود .من واقعا نمی دونم توی چیلز هم همینه ؟؟؟

قطعا این نیست و ما باید بیس خیلی قوی داشته باشیم تا اون آزمون به اون سختی رو رد کنیم !؟

به نظرم یک حماقت اومد و من این کار ور اصلا دوست نداشتم .اگر اون سی دی به عنوان نمونه سوال داده می شد درست بود نه به عنوان خود سوال !

به بعضی ها اصلا سی دی نرسیده بود یک عده هم که کلا نبودن .

من خیلی اضطراب داشتم و به بچه ها گفتم صمیمی مانه باشیم *_*

تا این حد ....

بساطی داشتیم من توی سوال و صحبت توی امتحان خیلی ریلکسم ....

اهل تقلب نیستم و قبلش با طرف هماهنگ می کنم .

ز بیچاره عزا گرفته بود زهرا من تقلب بلد نیستم چیکار کنم !؟خخخخ....

منم بهش امیدواری دادم نگران نباش ....

و خوب بهش رسوندم از بغلی ولی کلا نگرفت گفت جواب خودم رو قبول دارم !

*من برای جواب به آتی ایمیل زدم و قبول شدم مرز زیر 60 قبول نبود و من 61 از 100 شدم....خدایا ممنون الکی قبول شدم ....

موقع امتحان فهمیدم چقدر نقص دارم که باید رفع بشه !!!

*برنامه ریختم دوباره شروع کنم خوب و محکم و بدون نقص توکل به خدا .....

*یک آموزشگاه توی زع پیدا کردم فردا احتمالا برم تعیین سطح برای لول 2 ...10 آذر امتحان اصلی هست و 2 کتاب مونده!

شاید هم همین جا موندم فعلا می خوام اگر شد رایگان اگر هم نشد پول یک جلسه رو بدم و برم ببینم چه جوریه !؟

ز به شدت مخالف من به اون کار ندارم من تو پروسه مهاجرت به هیچ کس کاری ندارم و این بار حال دوستی و رفاقت  طولانی به خاطر دیگران روووووووووووندارم !

* عسل دختر خاله دردونم چند وقت دیگه به دنیا میاد براش بع بعی دستی  خریدم به دنیا اومد باهاش بازی کنم برای حضورش لحظه شماری می کنم قربونش برم!

*راستی پسر خالم همینجوری یهویی آپاندیسش اود کرد و در بیمارستان میلاد عمل شد فردا مرخص میشه !

*حالم خوبه پر از انگیزه برای رهایی به سوی ......

*دیشب خواب رقیب جرج رو می دیدم!

*چند وقت پیش با یک دگوری بلانسبت خر سوار تصادف کردم ننه طرف یک آدم دریده زبون نفهمی بود فارسی حالیش نمی شد ! به یک زبان دیگر هرچی از دهانش دراومد گفت یارو مقصر بود حالا خوبه !

مامانم کوتاه اومد و 90 خسارت یارو رو داد و ...ولی هر چقدر هم می گذره میفهمم اینجور آدما کم نیستن و فت و فراوووننن توی ایران دور از جون شما البته به پستشون از بدشانسی زیاد خوردم !

من به جاش برسه حال طرف رو جا می یارم !اما خوب گاهی یک سری تربیت خانوادگی و اخلاق آدم مانع از دهن به دهن گذاشتن همچین آدمایی میشه!

**دیگه چیزی یادم نیست :)))))))))

*امیدوارم ز قبول شده باشه ....

*عنوان وب رو بالاخره گذاشتم چیزی که دوسش داشتم!

برای اینکه خشک نباشه چند تا عکس !

اثر هنری دوستم ش سال 92 شمال ...

 

 

 

سال دیگه مهر باید از اینجا برم میلان انشاالله !!!

 

 

خدایارتون

 

+بعدا

اضافه شد 

سال پیش هواپیما طبس سقوط کرد ....

بعدش گفته شد پروازش اشتباه بوده و اون هواپیما از نظر فنی مشکل داشته و نباید پرواز می کرده ...

اما پرواز کرد و شد آنچه نباید می شد...خیلی ها سر اشتباه )؟؟؟؟(رفتن و جونشون رو از دست دادن...

خیلی چرا ها هست خیلی زیاد از مجوز پرواز تا ایمنی هواپیما تا....

خیلی دلم سوخت حتما به این وب سر بزنید بنظرم این وب یک سند مهمه....

http://avina2011.niniweblog.com

 

 

 

 


نوشته شده توسط .... 94/5/30:: 7:44 عصر     |     () نظر

خصوصی  


کلمات کلیدی: رویای شیرین

نوشته شده توسط .... 94/5/30:: 7:5 عصر     |     () نظر

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >