سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[نوشته ی رمز دار]  


کلمات کلیدی: انتظار

نوشته شده توسط .... 94/6/29:: 1:29 صبح     |     () نظر

جرج عزیزم پاییز در حال اومدنه ...

فصل خاص با طعم عشقی خاص ...

تو این روزها برای من حسی هستی که شک نیست و یقین شده ...

تو یقین عشق روزهای پاییزی من هستی جرج پاییزی من ...

خوب می دونم که می دونی ...

روزی می شود که روزانه های پاییزی روزهای عشقمان می شود ...

من به آن روزهای خوب امیدوارم ....

*شازده کوچولو  من اگر می شد آتش فشان هام رو پاک می کردم ...

حباب بلورین گل هام رو روی گل هام قرار می دادم و با اولین بالن عشق ...

با چتر نجات توی برگ ریزان پاییز راهی سرزمین یخمک می شدم اما 

حیف 

حیف 

از فاصله ها که دلتنگی ها رو بیشتر می کنه ...

فاصله عدد ها و مایل ها نیست گاهی فاصله حجم آرمان هاست که باید بهش برسی !

*چقدر دوست دارم حلقه عشقم رو توی دستام کنم اما ...

باید بخش کنم عشق رو برای کسانی که حتی نمی دونن عشق چه رنگیه؟

چه سخت گیری هایی داره این دنیا !

*رسم از این است که بعد از تو
تمام شهر راه بیفتد دنبال من
و سراغ ِ نُت هایی را بگیرند
که از رقصِ انگشتانِ تو بر تنم
پخش میشد روی کاغذ!
و من نمیتوانم حالی شان کنم
تمام موسیقی دانان
آهنگ هایشان را باید بگذارند در کوزه و آبش را بخورند
وقتی حرکت دستانت بر تنم ترانه میشود
مگر نه اینکه دور تسلسلِ بازوانت بر اندامم را
هیچ فیلسوفی نمیتواند باطل کند
و فالگیرها همه بیکار میشوند
وقتی بودنت گردش ستارگان را به هم می ریزد؟
مگر نه اینکه
آهنگِ نفس های تو قافیه ی شاه بیتِ غزلِ زندگی من ♥


کلمات کلیدی: از عشق، شازده کوچولو

نوشته شده توسط .... 94/6/26:: 9:21 عصر     |     () نظر

سلام

هوا چند روزی هست توی تهران ابریه،دیشب بارون شق شق کنانی بارید 

دیگر داره بوی پاییز دل انگیز می یاد ،به نظرم پاییز فصل عاشقاست 

فصلی که برگ ها نارنجی می شن 

فصلی که نه هوا گرم هست که عرق بریزی نه خیلی یخ که بلرزی 

و 100 البته فصل سرنوشت و خیلی مهم برای من

فصل آزمون استرنی 

یک جورابی با دادن این آزمون بار دوشی 

از روی دوشم برداشته می شه و مهاجرت قطعی می شه ویزای تحصیلی برام صادر می شه 

انشاالله 

و حتی اگر آلفا قبول نشم می تونم رشته مرتبط دیگری رو شروع کنم

و اینکه اعتقادم اینه که آزمون استرنی بخش سخت قضیه است و 6 خان اینه 

و خدا رو شکر درسم خوبه و از پس آلفا بر میام 

نگرانی زیادم روی این آزمون هست که پاسش کنم 

خدایا کمک لطفا 

یک کار اشتباه هم کردم این که این هفته خودم رو زدم به اون راه

و 2 جلسه کلاس رو از دست دادم که 100 البته ضرر کردم حالا باید 

در انتظار ضرر دیدنش باشم.

بهونم هم بیشتر به خاطر عسل بود که نه 3 شنبه نه 5 شنبه البته ندیدمش 

برنامه سنگینی ریختم که باید از شنبه اجراش کنم و گرنه بیچاره هستم و باید قید قبول شدن رو بزنم .

برنامه دراز قلی من ^_^

*اوایل روزهای تولد عسل تپل تر بود نگو صورتش باد داشته الان لاغر تر شده 

ولی بوره و چشماش رنگی و دوست داشتنی 

خدا رو شکر 

*ز از ترم 2 به بعد نیومده، من که نمی دونم چکار می خواد کنه والا؟

*فردا می رم عسل رو ببینم .جانم دلم براش یک ذره شده .

*به قول آنتونی رابینز منجمد شدم حسابی ؟باید از تنبلی در بیام.

*دوست دارم پیشرفت کنم راستش این چند روز همش پس رفت داشتم ...

*چقدر حس خوبیه فکر کنم این موقع ها و بعد ترش با بارونی خوشگل و کتونی 

نازم دارم روی برگ های ریخته شده توی خیابان های میلان قدم می زنم....

و صدای *خش خشش*

آی مستم می کنه ....

به امید اون روز

اون روزهای خوب 

برای خودم و همه 

آمین

 


نوشته شده توسط .... 94/6/26:: 7:34 عصر     |     () نظر

   1   2   3   4   5   >>   >