میخواهم برای تو نامه بنویسم
میترسم...
پستچی عاشقت شود
کبوتر برگردد
دق کند و دوری ات را بمیرد
میخواهم برای تو نامه بنویسم
میترسم...
شهر رفتنت را بفهمد
رود نبودنت را مرداب شود و
خواب،شب را کابوس کند
میترسم در راه به باد برود
بعد به دست چوپانی برسد و
هوای گوسفندانش را رها کند و
به هوایِ تو ،گوسفند شود
میترسم جاده راه نرود
بن بست شود
خانه خر شود و
در،به لنگه بچرخد و لج کند و تو نیستی را
زنگ بزند..!!
میخواهم برای تو نامه بنویسم
میترسم....
میترسم باز عاشقت شوم . . .!!
کلمات کلیدی: از عشق